آرشیو شهریور ماه 1399

مشاوره حقوقي وكيل دات كام

مهريه عندالمطالبه

۸۳ بازديد

يكي از مباحث مهم در نكاح اعم از دائم و موقت مهريه است. مهريه مال يا تعهدي است كه مرد در قبال ازدواج يا نزديكي به زن مي‌دهد. معمولا در بين ايرانيان مهريه بحث بسيار رايجي است و جزو آداب و رسوم خانواده‌ها محسوب مي‌گردد. بعضي از زوجين ممكن است در ابتداي ازدواج به دليل هيجانات بين خودشان مهريه را سنگين تعيين نمايند و در آينده زماني كه به مشكل خوردند دچار دردسر شوند؛ زوج براي پرداخت و زوجه براي دريافت مهريه. مهريه از زمان جاري شدن عقد نكاح قابل دريافت مي‌باشد. بر خلاف تصور عام كه فكر مي‌كنند فقط هنگام طلاق مي‌شود آن را خواستار شد. در حالي كه مهريه از زمان جاري شدن عقد نكاح قابل مطالبه است. مهريه تقسيم مي‌شود به مهريه عندالمطالبه و عندالاستطاعه، كه در ادامه به بررسي مهريه عندالمطالبه مي‌پردازيم.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

 

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :

مهريه عندالمطالبه

نحوه اجرا گذاشتن مهريه عندالمطالبه

اجرا گذاشتن مهريه عند المطالبه

 

مهريه

 مهريه: مالي است كه مرد در قبال ازدواج به زن منتقل مي‌كند يا يك تعهد مالي است كه مرد در قبال زن متقبل مي‌شود.

مهريه اصولا جنبه توافقي دارد و طرفين در زمان انعقاد عقد نكاح ميزان آن را بين خود تعيين مي‌كنند.

اما مواردي هم وجود دارد كه مهريه خارج از توفق طرفين مطرح مي‌شود مثلا اگر عقد دائم بدون مهريه منعقد و نزديكي واقع شود، مرد موظف به پرداخت مهر المثل خواهد بود.

انواع مهريه

مهر المثل، مهر المسمي، مهر المتعه از انواع مهريه هستند.

در سال‌هاي اخير دو نوع ديگر از جمله مهريه عندالمطالبه و عندالاستطاعه نيز اضافه شده است.

مهريه عندالمطالبه

اين نوع مهريه نوعي است كه در آن زوجه هر زمان كه بخواهد و اراده كند زوج بايد مهريه را به او بپردازد در غير اين صورت زوجه مي‌تواند از حق حبس خود استفاده كند و تمكين نكند.

زوجه مي‌تواند تا زمان پرداخت مهريه از سوي زوج از ايفاء وظايفي كه در مقابل شوهر دارد امتناع كند، مشروط بر اينكه مهريه وي حال باشد مثلا عندالمطالبه باشد.

اين امتناع باعث اسقاط حق نفقه نخواهد شد و اين امكان امتناع از ايفاي وظايف زناشويي را حق حبس مي‌نامند.

اگر زن قبل از دريافت مهريه به اختيار خود به انجام وظايفي كه در مقابل شوهر دارد اقدام كرد ديگر نمي‌تواند از حق حبس استفاده نمايند. با اين وجود حقي كه براي مطالبه مهريه دارد پابرجاست.

پس اگر زن قبل دريافت مهريه با شوهر نزديكي نمود حق حبس وي زايل مي‌گردد و ديگر نمي‌تواند براي دريافت كامل مهريه از ايفاي وظايف همسري سر باز زند.

مهريه عندالاستطاعه

يعني مهريه‎اي كه در صورت دارايي و استطاعت مالي مرد پرداخت مي‌شود و فوري و حال نيست.

دادخواست اعسار مهريه عندالمطالبه

در مواردي كه درخواست طلاق از سوي مرد است مرد بايد به طور كامل مهريه را به زن پرداخت كند اما زماني كه مرد توان پرداخت مهريه به طور تمام و كمال را ندارد مي‌تواند به دادگاه درخواست اعسار بدهد و دادگاه پس از انجام بررسي‌هاي لازمه و قبول درخواست اعسار مرد، مهريه را قسط بندي مي‌نمايند و مرد آن را به صورت ماهانه پرداخت مي‌كند.

تا زماني كه تكليف دادخواست اعسار مرد مشخص نشود، زن نمي‌تواند حكم جلب او را بگيرد.

در صورتي كه مهريه عندالمطالبه باشد هم مرد مي‌تواند دادخواست اعسار و تقسيط بدهد، دادگاه پس از بررسي تصميم به قبول يا رد آن مي‌گيرد و در صورتي كه مرد مال و اموالي نداشته باشد دادخواست اعسار پذيرفته مي‌شود.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مهريه عندالمطالبه، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون مهريه عندالمطالبه پاسخ دهند.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

 

منبع : مهريه عندالمطالبه

نامزدي | تكليف هدايا و جبران خسارت

۷۰ بازديد

نامزدي در نتيجه خواستگاري مرد و موافقت زن محقق مي‌شود و نوعي توافق و قرارداد بين آن‌ها محسوب مي‌شود. موضوع نامزدي توافق بر ازدواج است. پس در نامزدي زن و مرد توافق مي‌كنند كه با يكديگر ازدواج كنند. بنابراين نامزدي نكاح محسوب نمي‌شود و فاقد آثار نكاح  مي‌باشد و هيچ گونه الزامي براي ازدواج هم محسوب نمي‌شود. ما در ادامه به بررسي جايگاه نامزدي در حقوق مدني ايران و همچنين به بررسي مواد قانوني مربوط به آن مطابق قانون مدني مي‌پردازيم.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

 

براي كسب اطلاعات بيشتر بر روي لينك زير كليك كنيد :

 

نامزدي

خسارت ناشي از بهم خوردن نامزدي

احكام و آثار نامزدي

آثار نامزدي

تكليف هدايا دوران نامزدي

 

 

ماهيت نامزدي

همانطور كه در بالا توضيح داديم نامزدي ازدواج تلقي نمي‌شود. نامزدي به دو صورت مي‌تواند صورت گيرد: در مورد اول طرفين عقد نكاح در مورد تمام شرايط آن از جمله مهريه و شروط ضمن عقد نكاح و ساير موارد به توافق و تفاهم رسيده‌اند و زمان اجراي عقد نكاح را به زمان معيني موكول كرده‌اند كه بتوانند مقدمات انجام آن را فراهم كنند، مورد دوم زماني است كه طرفين به ازدواج با همديگر توافق كرده‌اند ولي هنوز در مورد جزئيات مهريه و شروط ضمن عقد به تفاهم نرسيده‌اند.
قانونگذار از نامزدي به عنوان وعده ازدواج نام برده كه فاقد الزام حقوقي است.

قانونگذار در ماده ۱۰۳۵ قانون مدني آورده است كه وعده ازدواج يا همان نامزدي ايجاد زوجيت نمي‌نمايد هر چند تمام يا قسمتي از مهريه كه بين طرفين براي موقع ازدواج مقرر گشته پرداخت شده باشد. بنابراين هر يك از زن و مرد مادام كه عقد نكاح جاري نشده باشد مي‌تواند از وصلت امتناع كند و طرف ديگر نمي‌تواند به هيچ وجه او را مجبور به ازدواج كرده و يا از جهت صرف امتناع از وصلت مطالبه خسارت نمايد.

نكته: آيا مي‌توان از زني كه توسط ديگري نامزد شده خواستگاري و با او ازدواج كرد؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت بله، هر چند چنين عملي از ديدگاه اخلاقي و عرفي ناپسند است ولي از نظر قانوني خواستگاري از چنين زني منع حقوقي ندارد و بالطبع ازدواج با چنين زني هم بدون اشكال است.

خسارت ناشي از برهم زدن نامزدي

تا اينجا فهميديم كه نامزدي بين زن و مرد رابطه زوجيت ايجاد نمي‌كند بلكه حتي آن‌ها را به انجام ازدواج هم متعهد نمي‌كند. حال سوال اينجاست كه اگر به دلايلي نامزدي از بين رفت و طرف ديگر هم از اين اتفاق ضرر ببيند آيا خسارت وارده قابل مطالبه است؟

قاعده كلي اين است كه زماني كه امري از جهت قانوني مجاز باشد و در اثر انجام اين امر قانوني به ديگران خسارت وارد شود اصولاً انجام دهنده مسئول خسارت وارده نيست. حال قانونگذار در مورد نامزدي همين نظر را دارد يعني وقتي آن را مجاز اعلام كرده است زن يا مرد نمي‌تواند از طرفي كه نامزدي را برهم زده تقاضاي مطالبه خسارت كند. ماده ۳۵ ۱۰ قانون مدني را كه راجع به نامزدي بود در بالا توضيح داديم. پس در قانون هم اين مورد تصريح شده است.

نكته مهمي كه در اين ماده آمده به كاربردن صرف امتناع است. يعني اينكه اگر خسارت تنها به دليل خودداري از ازدواج باشد قابل مطالبه نيست ولي اگر خسارت دلايل ديگري هم داشته باشد آن خسارات در جاي خود قابل مطالبه است و شخصي كه ضرر ديده است مي‌تواند خسارت آن را مطالبه كند.

هداياي نا‌مزدي

طبق ماده ۱۰۳۷ قانون مدني هر يك از نامزدها مي‌تواند در صورت منتفي شدن وصلت هدايايي را كه به طرف ديگر يا ابوين او به دليل ايجاد وصلت هبه نموده مطالبه كند. اگر اين هدايا موجود نباشد مستحق قيمت هدايايي خواهد بود كه عادتا نگاه داشته مي‌شود مگر اينكه آن هدايا بدون تقصير طرف ديگر تلف شده باشد.

خسارت معنوي

چنانچه يكي از نامزدها سبب آسيب روحي و رواني به ديگري شود طبق قانون اين خسارت قابل مطالبه به نظر مي‌رسد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص نامزدي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون نامزدي پاسخ دهند.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

 

منبع : خسارت ناشي از بهم خوردن نامزدي

شرايط و قوانين توبه در قانون

۷۴ بازديد

توبه مفهومي است كه از شرع برداشت شده است و در لغت به معناي ابراز پشيماني مي‌باشد. حال ما در اين مقاله به دنبال اين هستيم كه نقش توبه‌ را در سقوط  و تخفيف مجازات بررسي كنيم و پيش از اينكه وارد جزئيات اين بحث بشويم بايد بيان كنيم كه زمان اظهار ‌توبه‌ و نوع جرائمي كه شخص مرتكب مي‌شود و مواردي از اين قبيل از اهميت بسياري برخوردار است. در ادامه به بررسي توبه در قانون خواهيم پرداخت.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

 

برا كسب اطلاعات بيشتر كليك كنيد 

 قانون توبه

قانون توبه مجرم

شرايط توبه در قانون 

تحفيف و معافيت از مجازات با توبه 

 

جرايم مشمول توبه

جرائم ارتكابي از سوي مجرم در دو گروه حدي و تعزيري قرار دارد و در صورتي كه توبه‌ توسط مجرم محقق شود هر گروه سرنوشت متفاوتي خواهند داشت.
مجازات‌ جرائم حدي در شرع تعيين شده است و مجازات‌ جرائم تعزيري در قانون.
بنابراين شخص مجرم كه مرتكب هر يك از جرائم حدي و يا تعزيري شده است مي‌تواند در شرايطي توبه‌ كند و مجازاتش را مشمول تخفيف يا اسقاط نمايد.

تخفيف مجازات و معافيت از كيفر با توبه

مطابق قانون مجازات اسلامي اگر شخص متهم قبل از اين كه دستگير شود و قبل از اينكه جرمش اثبات گردد توبه كند در اين صورت مجازات از بين خواهد رفت.
لازم است به اين نكته نيز اشاره كنيم اگر جرايم حدي با اقرار ثابت شده باشند در صورتي كه شخص مجرم بعد از اثبات جرم توبه‌ كند و قاضي نيز توبه‌ او را احراز نمايد در اين صورت مجازات حد ساقط مي‌گردد.
اما در خصوص جرائم تعزيري در صورتي كه مجازات درجه پنج تا درجه يك باشد و مجرم از جرمي كه انجام داده است توبه‌ كند قاضي مي‌تواند در مجازات او تخفيف قائل شود.
اما در مجازات‌هاي درجه ۶ تا درجه ۸ به سبب اينكه مجازات‌هاي سبك‌تري هستند در حالتي كه شخص مجرم توبه كند موجب مي‌شود تا مجازاتش از بين برود.

به طور خلاصه اگر جرم ارتكابي جزء جرائم تعزيري باشد بايد به درجه جرائم توجه كنيم. اگر جرم درجه شش، هفت و هشت باشد و شخصي كه مرتكب جرم شده است توبه‌ كند و صحت توبه‌ او و ساير شرايط براي قاضي احراز شود در اين صورت توبه سبب سقوط مجازت است و اگر جرم ارتكابي در درجه‌هايي غير از موارد ذكر شده قرار داشته باشد توبه سبب تخفيف مجازات مي شود نه سقوط آن.

جرائمي كه مشمول توبه‌ نمي‌شوند

همان طور كه در مقدمه اشاره شد تعدادي از جرائم هستند كه مشمول توبه‌ نمي‌شوند به عنوان مثال جرائمي كه مستوجب قصاص و ديه هستند. اگر بخواهيم علتي براي اين امر در نظر بگيريم بايد بيان كنيم كه اين جرائم، جرائمي هستند كه مربوط به حق‌الناس مي‌باشند و به همين دليل مجازاتشان از طريق اظهار توبه‌ ساقط نمي‌شود.

حد قذف هم شرايط مشابهي دارد و از آن دسته از جرائم محسوب مي‌شود كه حتي اگر شخص مرتكب توبه‌ كند مجازاتش ساقط نمي‌شود.

حد محاربه زماني مشمول توبه‌ مي‌شود كه شخص قبل از دستگير شدن توبه‌ كند. تنها در اين صورت است كه توبه‌ سبب سقوط مجازات مي‌شود.

در بحث حدود زماني توبه‌ اثر دارد كه قبل از اثبات جرم و قبل از قطعي شدن حكم توبه‌ اظهار شود يعني تنها در اين صورت است كه مجازات ساقط مي‌شود.

ممكن است اين سوال مطرح شود كه در بحث حدود اگر بعد از اثبات جرم و بعد از صدور حكم قطعي توبه اظهار شود چه اتفاقي مي‌افتد؟ آيا اين توبه داراي اثر است يا خير؟

اگر جرم جزو حدود باشد و بعد از اثبات جرم شخص مرتكب اظهار توبه‌ كند تنها در صورتي توبه داراي اثر مي‌شود كه جرمي كه از آن صحبت مي‌كنيم از طريق اقرار خود متهم اثبات شده باشد. در اين صورت ديگر احراز صحت توبه و ساير شرايط توسط قاضي انجام نمي‌شود بلكه دادگاه درخواستي را مطرح مي‌كند و رئيس قوه قضائيه اين درخواست را به عالي‌ترين مقام رسمي كشور يعني رهبري پيشنهاد مي‌كند و كسي كه اين عفو را اعمال مي‌كند شخص رهبري است.

تعزيرات منصوص شرعي | قانون توبه

نكته قابل ذكر اين است كه توبه شامل جرائم تعزيري منصوص شرعي نمي‌شود.

در خصوص جرايم تعزيري با دو استثنا روبه‌رو هستيم. استثناء اول مربوط مي‌شود به تعزيرات منصوص شرعي كه در اين مورد توبه شخص مجرم اثري نخواهد داشت و منظور ما از تعزيرات منصوص شرعي جرايمي است كه بدون اينكه در گروه جرائم حدي قرار بگيرند نصوص شرعي آن‌ها را قابل تعزير دانسته‌اند. همچنين اگر جرم تعزيري مشمول قاعده تكرار شود توبه موثر نخواهد بود.

توبه بايد نزد چه مقامي اظهار شود ؟

اين امكان وجود دارد كه شخصي كه مرتكب يك جرم مي‌شود در دادسرا و يا نزد مامور نيروي انتظامي و بازپرس اظهار ندامت و پشيماني يا توبه كند بايد توجه كنيم كه توبه تنها زماني مي‌تواند داراي اثر باشد كه نزد قاضي و در دادگاه اظهار شود در غير اين صورت اثري ندارد.

زماني كه توبه نزد قاضي و در دادگاه اظهار مي‌شود قاضي وظيفه دارد كه صحت آن را احراز كند و مطمئن شود كه اين توبه بيان كننده ندامت و پشيماني شخص است تنها در اين صورت است كه توبه موجب سقوط مجازات مي‌شود.

اعتراض دادستان| قانون توبه

شخص دادستان مي‌تواند به تصميم قاضي در خصوص پذيرش توبه از شخصي كه مرتكب جرم شده است اعتراض كند به عبارت ديگر ممكن است قاضي صحت توبه شخص مرتكب را احراز كند و پذيرش توبه او موجب سقوط مجازات شود اما دادستان به تصميم قاضي اعتراض داشته باشد در اين صورت او مي‌تواند اعتراض خود را در مرجع تجديدنظر بيان كند.

فلسفه چنين اختياري براي دادستان محدود كردن اختيارات قاضي در اين خصوص است. به عبارت ديگر اگر اين اختيار مطلق براي قاضي در نظر گرفته مي‌شد و هيچ كسي هم حق اعتراض به تصميم قاضي را نداشت ممكن بود مشكلاتي ايجاد شود.

همچنين گاهي اوقات اين امكان وجود دارد كه شخصي به دروغ اظهار توبه و ندامت از جرم ارتكابي كرده باشد. اگر ظاهري بودن توبه احراز شود و جرمي كه واقع شده تعزيري باشد در اين صورت حداكثر مجازات براي مرتكب در نظر گرفته مي‌شود.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص توبه، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون توبه پاسخ دهند.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

 

منبع : قانون توبه

درخواست عفو

۶۵ بازديد

در بررسي ابتدايي اين عنوان پيش از هر نكته‌اي معناي لغوي آن را بررسي مي‌كنيم. عفو در معناي لغوي به معني ساقط كردن عذاب است. در معناي حقوقي وقتي شخصي مرتكب جرم مي‌شود متناسب با جرم ارتكابي براي او مجازات تعيين مي‌شود، حال گاهي اين مجرم مشمول عفو‌ مجازات مي‌شود كه در ادامه به بررسي انواع آن و شرايط تحقق آن مي‌پردازيم.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع : درخواست عفو 

 

انواع عفو

عفو‌ در يك تقسيم‌بندي تقسيم مي‌شود به عفو‌ عمومي و عفو‌ خصوصي.

عفو‌ عمومي

در متن قانون به صراحت اشاره شده است كه مبناي اعطاي عفو‌ عمومي قانون است و از اين طريق مي‌توان اين نكته را برداشت كرد كه قوه مقننه يعني قوه‌اي از ميان قواي سه گانه كه وظيفه قانون گذاري دارد در خصوص اعطاي عفو‌ عمومي صلاحيت دارد.

اين عفو‌ در خصوص اشخاصي اعمال مي‌شود كه جزء متهمين يا محكومين باشند.

اين عفو در شرايطي است كه وضعيت جامعه وضعيت ملتهبي است و براي آرام كردن شرايط اشخاصي را مشمول اين عفو مي‌كنند مانند وقوع انقلاب در يك كشور.

اين عفو‌ به گروه خاصي از مجرمين اعطا نمي‌گردد و معمولا قشر وسيعي را در بر مي‌گيرد.

عفو عمومي شامل مرتكبيني مثل مباشرت و معاون نيز مي‌شود. همچنين اين نوع از‌ عفو علاوه بر اينكه شامل مجازات‌هاي اصلي مي‌شود، مجازات‌هاي تبعي و تكميلي را نيز در بر مي‌گيرد. لازم به ذكر است كه مجازات‌هاي تبعي در حكم ذكر نمي‌شوند.

وقتي عفو‌ عمومي شامل حال كسي باشد تمام مجازات‌هاي اصلي، تبعي و تكميلي از سجل كيفري او پاك مي‌شوند.

اگر عفو عمومي زماني شامل حال شخص شود كه هنوز تعقيب صورت نگرفته باشد ديگر امكان تعقيب وجود ندارد و اگر بعد از صدور حكم قطعي باشد محكوميت او زايل مي‌شود و باقيمانده مجازاتش اجرا نمي‌شود.

اگر شخصي يك بار مشمول عفو‌ عمومي شود و دوباره مرتكب جرمي شود در جرم بعدي اين شخص ديگر شامل قاعده تكرار نمي‌شود. در اين خصوص بايد بيان كرد كه در عفو‌ خصوصي شخص در شرايط مذكور شامل اين قاعده مي‌شود.

عفو خصوصي

در عفو‌ خصوصي بايد اشاره كرد كه پيشنهاد آن را رئيس قوه قضائيه به مقام رهبري مي‌دهد و پس از اينكه مقام رهبري اين پيشنهاد را تاييد كردند اعمال مي‌شود.

اين نوع از عفو‌ شامل اشخاصي كه متهم هستند نمي‌شود بلكه اين عفو اختصاص به افرادي دارد كه محكوم شده‌اند.

اين نوع از عفو تنها نسبت به شخص معين است و اگر جرم يك شخص معاونت در جرم باشد مشمول اين نوع از عفو نمي‌شود.

بر اساس متن صريح قانون در اصل 110 مقامي كه حق اعطاي عفو خصوصي را دارد مقام رهبري است.

اين عفو‌ مجازات‌هاي تبعي و تكميلي را زايل نمي‌كند بلكه تنها اختصاص به مجازات‌هاي اصلي دارد و اجراي آن را متوقف مي‌سازد.

قصاص و ديات

جرائمي كه در خصوص قصاص و ديات است متضمن نفع و حق افرادي است كه اين حق زماني محقق مي‌شود كه مجازات مربوطه اعمال شود. حال ممكن است به جهات و دلايلي بخشش ذي حق دعوا شامل حال مجرم شود ولي به هيچ عنوان مجازات اين شخص مشمول عفو نمي‌شود.

شرايط اشخاصي كه مشمول عفو خصوصي مي‌شوند

يكي از شرايطي كه بايد براي شامل شدن عفو خصوصي وجود داشته باشد اين است كه شخص محكوم شاكي خصوصي نداشته باشد و يا اگر هم دارد رضايت او را گرفته باشد، همچنين او بايد مدتي از دوران محكوميتش را سپري كرده باشد.

مناسبت‌هايي كه عفو خصوصي را به دنبال دارند

1ـ ولادت‌ حضرت رسول اكرم «ص» ۱۲ تا ۱۷ ربيع‌الاول.
2ـ مبعث‌ حضرت رسول اكرم «ص» ۲۷ رجب.
3ـ ولادت‌ حضرت اميرالمؤمنين «ع» ۱۳رجب.
4ـ ولادت‌ حضرت فاطمه‌ زهرا «س» ويژه‌ عفو محكومين نسوان ۲۰ جمادي الثاني.
5ـ ولادت حضرت امام حسين «ع» ۳ شعبان.
6ـ ولادت حضرت قائم «عج» ۱۵ شعبان.
7ـ عيد سعيد فطر، اول شوال.

8- عيد سعيد قربان، ۱۰ ذي‌حجه.
9ـ عيدسعيد غدير، ۱۸ ذي‌حجه.
10ـ سالروز پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي، ۲۲ بهمن.
11ـ عيد نوروز، اول فروردين.
12ـ سال‌روز جمهوري اسلامي، ۱۲ فروردين.
13ـ سال‌روز حماسه فتح خرمشهر ويژه‌ عفو محكومين نيرو‌هاي مسلح، ۳ خرداد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص عفو، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون عفو پاسخ دهند.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

 

 

 

منبع : درخواست عفو 

مرور زمان كيفري

۷۰ بازديد

مرور زمان در يك تعريف كلي به معناي سپري شدن مدت زمان مشخصي است كه بعد از گذشت آن مدت، شخصي كه مرتكب جرم شده است ديگر قابليت تعقيب شدن ندارد. مرور زمان سه نوع دارد كه در جاي مقتضي به آن خواهيم پرداخت. از نتايج آن مي‌توان خاطر نشان كرد كه شاكي بعد از پايان اين مدت ديگر نمي‌تواند از حق شكايت كيفري خودش استفاده كند. در ادامه به بررسي انواع موارد مرور زمان مي‌پردازيم.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع‌: مرور زمان كيفري 

 

مرور‌ زمان شكايت

مبدا مرور زمان شكايت از زماني است كه بزه ديده از وقوع جرم مطلع مي‌شود. از اين زمان تا يك سال بزه ديده حق شكايت كيفري دارد و بعد از اتمام اين مدت ديگر اين حق براي بزه ديده در نظر گرفته نمي‌شود. حال اگر بزه ديده فوت كند اين حق به ورثه او به ارث مي‌رسد و مدت آن هم شش ماه است. در موردي ممكن است شخص بزه ديده يعني شخصي كه به دليل وقوع جرم متحمل ضرر و زيان شده است تحت تسلط شخصي باشد كه جرم را مرتكب شده است در اين حالت زماني كه سلطه رفع شود مرور زمان جاري مي‌شود و مرور زمان شكايت در جرائم قابل گذشت اثر دارد.

مرور‌ زمان تعقيب | مرور زمان كيفري

مرور زمان تعقيب يعني جرمي اتفاق افتد و مواعد مرور زمان مندرج در قانون را طي كند در حالي‌كه طي زمان مزبور تحت هيچ گونه پيگرد و رسيدگي قضايي واقع نشده باشد. مبدا مرور زمان تعقيب زماني است كه جرم محقق مي‌شود. تفاوتي نمي‌كند كه جرم كشف شده باشد يا خير و همچنين تفاوتي نمي‌كند كه بزه ديده از وقوع جرم مطلع باشد يا خير. تنها چيزي كه اهميت دارد اين است كه جرم واقع شده باشد. از اين زمان مرور زمان آغاز مي‌شود و طول اين مدت به درجه جرائم بستگي دارد. مدت مرور‌ زمان تعقيب در جرايم درجه يك تا سه پانزده سال، درجه چهار و پنج و شش به ترتيب ده و هفت و پنج سال و درجه هفت و هشت سه سال است. بعد از پايان اين مدت‌هايي كه بيان شد متهم ديگر قابليت تعقيب شدن ندارد.

اگر جرم مركب باشد مرور‌ زمان وقتي آغاز مي‌شود كه آخرين ركن تشكيل دهنده جرم محقق شود و اگر جرم مستمر باشد مبدا مرور‌ زمان تاريخ خاتمه استمرار عمل است.

مرور زمان صدور حكم

يك پرونده بايد در طول مدت معيني به صدور حكم منتهي شود. اگر اين اتفاق نيفتد بعد از پايان مدت قيد شده در قانون، امكان صدور حكم در خصوص آن پرونده وجود ندارد. مبدا مرور زمان صدور حكم زماني است كه آخرين اقدام تعقيبي و تحقيقي انجام مي‌شود و طول اين زمان مشابه مرور زمان تعقيب مي‌باشد. اين طول براي جرايم درجه يك تا سه پانزده سال، درجه چهار و پنج و شش به ترتيب ده و هفت و پنج سال و درجه هفت و هشت سه سال مي‌باشد.

مرور زمان اجراي مجازات

حكمي كه صادر مي‌شود بايد اجرا گردد. چنانچه حكم كيفري كه از آن به عنوان مجازات ياد مي‌شود در مدتي كه قانون تعيين كرده اجرا نگردد ديگر قابليت اجرايي ندارد. از زماني كه در خصوص پرونده‌اي حكم صادر مي‌شود و اين حكم قطعيت پيدا مي‌كند مرور‌‌ زمان مجازات آغاز مي‌شود. منظور از قطعيت يافتن حكم اين است: مدتي كه براي تجديدنظر خواهي در نظر گرفته شده است به پايان برسد. بعد از پايان مدتي كه در قانون براي آن در نظر گرفته شده است ديگر آن حكم قطعي لازم‌الاجرا قابليت اجرايي شدن را از دست مي‌دهد. طول مدت بيان شده با درجه جرائم ارتباط دارد. جرايم درجه يك تا سه بيست سال، درجه چهار و پنج و شش به ترتيب پانزده و ده و هفت سال و درجه هفت و هشت پنج سال مدت مرور زمان دارد.

گاهي اوقات اين امكان وجود دارد كه اجراي مجازات آغاز شود ولي مانعي وجود داشته باشد كه اين اجرا متوقف شود. به عنوان مثال جنون ايجاد شود. در اين صورت مرور زمان جديدي از زمان توقف اجرا آغاز مي‌شود كه اگر اين مدت به پايان برسد و مانع رفع نشود مجازات ديگر قابليت اجرايي شدن ندارد. همچنين اگر مشخص شود كه شخص مرتكب از روي عمد مانعي را ايجاد كرده باشد تا مجازات اجرا نشود مشمول مرور‌ زمان نخواهد شد.

جرايمي كه مشمول اين قاعده نمي‌شوند | مرور زمان كيفري

بايد به اين نكته مهم اشاره كنيم كه مرور زمان در بعضي از جرائم وجود ندارد به عنوان مثال در جرائم اقتصادي و جرائمي كه موضوع قانون مبارزه با مواد مخدر هستند و جرائم عليه امنيت داخلي و خارجي همچنين جرائمي كه مستوجب قصاص و ديه هستند به علاوه جرائم منصوص شرعي.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مرور‌ زمان، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون مرور‌ زمان پاسخ دهند.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

 

 

 

منبع‌: مرور زمان كيفري 

اصول سازمان هاي اداري

۷۳ بازديد

در زندگي روزمره براي حل و پيگيري مسائل اداراي خود حتما به سازمان‌هاي اداري مختلفي مراجعه نموده‌ايد. اما آيا تابه‌حال از خود پرسيده‌ايد كه چه اصول و قواعد مشتركي بر اين نهاد‌ها حاكم است؟ شما با آگاهي از اين اصول علاوه بر اين‌كه مي‌توانيد امور خود را به نحو موثر‌تري در اين ادارات دنبال كنيد، به عنوان يك شهروند از حق و حقوق قانوني خود اطلاع پيدا مي‌كنيد و مي‌توانيد آن را از نهاد مربوطه مطالبه و پيگيري نماييد. در اين مقاله به بررسي اصول حاكم بر سازمان هاي اداري پرداخته‌ايم.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع : اصول سازمان هاي اداري

 

تعيين قلمرو مطالعه اصول حاكم بر سازمان هاي اداري

سازمان‌هاي اداري مجموعه پيچيده‌اي را در بر مي‌گيرد كه شامل تعدادي اشخاص حقوقي است كه داراي مشخصات متنوعي هستند. دولت نه تنها يك نهاد سياسي است و از اين لحاظ موضوع مطالعه حقوق اساسي است، بلكه در راس سازمان اداري نيز قرار مي‌گيرد. وظائف و حدود اختيارات مقامات عالي اداري كه در راس سازمان اداري قرار دارند موضوع مطالعه حقوق اساسي است.

در حقوق اداري تشكيلات اداري زير نظر مجموعه دولت به عنوان قوه مجريه و وظائف اداري مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

سازمان‌هاي اداري زير مجموعه دولت، مركب است از نهادهاي ملي و واحدهاي محلي و اشخاص حقوقي كه انجام وظيفه خاصي به موجب قانون به آن‌ها محول شده است. همچنين تعدادي نهادهاي تخصصي كه ماموريت خاصي را بر عهده دارند، ولي از نظر ساختاري هم اشخاص حقوقي حقوق عمومي را در برمي‌گيرد و هم اشخاصي كه ماهيتا اشخاص حقوق خصوصي به حساب مي‌آيند و وصف حقوق خصوصي دارند ولي به موجب قانون انجام وظائف عمومي را بر عهده دارند و از اين لحاظ پاره‌اي اعمال حاكميتي به آن‌ها تفويض شده است كه همه آن‌ها را مي‌توان تحت عنوان نهادهاي تخصصي گرد آورد.

اصول حقوقي حاكم بر سازمان هاي اداري

1) اصل حاكميت قانون بر اداره

اصل قانوني بودن، از مفاهيم اساسي و ريشه‌اي حقوق عمومي است. در نهضت حقوق اساسي (دستور گرايي) يكي از اهداف اصلي اين بوده است كه قدرت دولت در يك كانال يا چهارچوب مشخصي اعمال گردد. اعمال و رفتار زمامداران بر اساس همين معيارها سنجيده مي‌گردد و افراد طبق همين قواعد به اداره امور مي‌پردازند. اداره امور كشور نبايد بر مبناي خودخواهي و سليقه‌هاي شخصي باشد. در حقوق اداري نيز اصل قانوني بودن بدين مفهوم است كه سازمان‌هاي اداري و مقامات آن بايد به ضابطه‌هاي قانوني احترام بگذارند و اعمال و تصميمات خود را بر بنياد موازين قانوني اتخاذ كنند و يا انجام دهند. دولت‌هاي خودكامه خود را مقيد به هيچ قاعده و مقررات و ضوابط قانوني از پيش تعيين شده نمي‌دانستند، اما اين اصل (اصل قانوني بودن) با رشد دموكراسي در جهان شكل گرفت.

نتايج اصل حاكميت قانون

اعمال اصل حاكميت قانون چند نتيجه دارد:

  1. اداره نمي‌تواند دست به انجام عملي بزند كه مغاير با قانون باشد و هر گونه عمل حقوقي اداره كه مغاير با قانون باشد غيرقانوني و باطل تلقي مي‌شود. مي‌توان اضافه كرد كه اصل قانوني بودن تصميمات دستگاه اداري اين نتيجه را هم به دست مي‌دهد كه دستگاه دولتي و مقامات اداري تا جايي كه قانون‌گذار به آن‌ها اجازه داده است صلاحيت اتخاذ تصميم و انجام اعمال را دارند. بنابراين نمي‌توان از موارد ابهام و سكوت يا نقض قانون استفاده نمود و امري را در صلاحيت دستگاه دولتي قرار داد. دستگاه‌هاي دولتي تنها در مواردي كه قانون تصريح كرده داراي صلاحيت هستند. سكوت قانون به منزله عدم صلاحيت دستگاه دولتي نسبت به يك امر است، مگر اينكه بتوان از روح قوانين، حق و تكليف دستگاه اداري را استنباط كرد.
  2. اعمال اداري ماهيت حقوقي يافته و حقوق و تكاليفي كه در نتيجه اين اعمال براي افراد خصوصي و اداري ايجاد مي‌شود، ضمانت اجراي حقوقي پيدا مي‌كنند. يعني اگر اداره‌اي حكمي بر خلاف قانون اجرا كند امكان شكايت براي ابطال آن در مرجع قضايي صالح وجود دارد.

ضمانت اجراي اصل حاكميت قانون

الف) ضمانت اجراي اداري

در نظام اداري بر بنياد سلسه مراتب اداري مقامات مافوق مكلف هستند بر زير دستان خود نظارت داشته باشند و عدم رعايت قوانين توسط آن‌ها را كنترل كنند و از طريق قدرت اداري خود مقامات زير دست را ملزم به رعايت قوانين كنند. اگر در جايي تصميم آن‌ها بر خلاف قانون است آن را ابطال يا اصلاح نمايند.

ب) ضمانت اجراي قضائي

اگر اصل قانوني بودن تصميمات اداري رعايت نشود و عليه آن مقام يا سازمان شكايت شود و مرجع قضائي آن سازمان را يا ملزم به رعايت قانون مي‌كند يا به لحاظ عدم رعايت قانون تحت تعقيب قرار مي‌دهد. در ايران از يك طرف محاكم دادگستري به عنوان مرجع تظلمات قرار دارند كه نسبت به آن جنبه از اعمال و رفتار دستگاه اداري و مقامات اداري كه قابل تعقيب جزايي است رسيدگي مي‌كنند و از اين بعد مي‌توان عليه آن‌ها به لحاظ نقض قوانين كه جنبه تخلف يا جرم داشته باشد شكايت نمود.

2) اصل سلسله مراتب اداري | اصول سازمان هاي اداري

رابطه فرمانبري و فرمانبرداري در علوم اداري و حقوق اداري با اصطلاح سلسه مراتب اداري شناخته مي‌شود. سلسله مراتب اداري يكي از گونه‌هاي سازمان يافته روابط اجتماعي است كه نمونه كهن و روشن آن را مي‌توان در سازمان‌هاي نظامي مشاهده نمود. طبق اين اصل هر ماموري كه تحت نظر مامور ديگري انجام وظيفه مي‌كند، مكلف به اطاعت از اوامر مافوق خود هست. به همين ترتيب هر ماموري بر زير دستان خود حق فرماندهي از جمله صدور دستور و تصميمات و نظارت دارد.

نظام سلسله مراتب اداري كه از آن تحت عنوان نظام تبعيت يا پله‌اي نيز ياد مي‌كنند، نخست ناظر بر ماموران و حاكمان آن‌ها بود. اما اين اصل در حقوق اداري ناظر بر سازمان‌هاي اداري كشور نيز هست، يعني سازمان مركزي بر كليه اعمال حقوقي و اجراي واحدهاي نظام متمركز، رياست و نظارت دارد.

براي مثال اداره كل استان تابع نهاد وزارتخانه در مركز است. دولت نيز به عنوان بالاترين واحد سازمان اداري كشور بر كليه اجزاء خود نظارت و حاكميت سلسله مراتبي دارد و اين مقتضاي حاكميت دولت است كه هدف سلسله مراتب اداري را برقرار كند. بنابراين در بالاترين سطح نظام سلسله مراتب اداري كشور، رئيس كشور، رئيس دولت و هيات دولت و وزراء قرار دارند.

براي سلسله مراتب اداري محاسني مانند هماهنگي و يگانگي تصميمات اداري، ساده شدن فرماندهي و اجراي تصميمات آن‌ها و معايبي مانند اطاعت كوركورانه از مافوق، كم شدن احساس مسئوليت و عدم استقلال كارمندان را مي‌توان نام برد.

3) شخصيت حقوقي سازمان‌هاي اداري

اشخاص به دو نوع حقيقي و حقوقي تقسيم مي‌شوند. در حقوق عمومي به ويژه حقوق اداري، اشخاص حقوقي بيشتر مورد بحث هستند چون مقامات عمومي و دستگاه‌هاي اداري به اعتبار داشتن شخصيت حقوقي موضوع حق و تكليف قرار مي‌گيرند. به عنوان مثال رئيس جمهور ايران به اعتبار شخصيت حقوقي اين نهاد موضوع بحث قرار مي‌گيرد.

در حقوق عمومي شخصيت حقوقي مسئولان در تفكيك مسئوليت ميان متصديان و مسئوليت دستگاه اداري داراي اهميت است و در صورتي كه مفهوم شخصيت حقوقي وجود داشته باشد، تفكيك مسئوليت بين دستگاه اداري و كارمندان موضوعيت پيدا مي‌كند.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص اصول سازمان‌هاي اداري، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون اصول سازمان‌هاي اداري پاسخ دهند.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

 

 

منبع : اصول سازمان هاي اداري

قرارداد ارفاقي

۷۰ بازديد

بعد از ورشكسته شدن تاجر، در جريان پروسه تصفيه طلبكاران ممكن است به تاجر ارفاق كنند و يا به عبارت ديگر به او شانس دوباره‌اي بدهند. يعني به او اجازه بدهند كه تجارت خودش را ادامه دهد تا از طريق آن تجارت بتواند بدهي طلبكاران را به ايشان پرداخت كند. نكته حائز اهميت اين است كه طلبكاران زماني اقدام به انجام چنين كاري مي‌كنند كه به شخص تاجر اعتماد داشته باشند. همچنين اين احتمال را نيز در نظر مي‌گيرند كه در جريان پروسه تصفيه نتوانند به تمام پول خود دست پيدا كنند به همين خاطر است كه اقدام به انعقاد قرارداد ارفاقي با وي مي‌كنند. در ادامه به بررسي ويژگي‌هاي اين قرارداد و وضعيت موافقان و مخالفان آن مي‌پردازيم.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع : قرارداد ارفاقي

 

ويژگي‌هاي قرارداد‌ ارفاقي

هر قراردادي كه منعقد مي‌شود بالطبع ويژگي‌هايي را نيز داراست. در خصوص قرارداد‌ ارفاقي بايد به يك سري نكات اشاره كنيم كه از جمله ويژگي‌هاي مهم اين قرارداد به حساب مي‌آيند. به عنوان مثال مي‌توان از اختياري بودن اين قرارداد آغاز كرد. به عبارت ديگر طلبكاران اين اختيار را دارند كه در جريان پروسه تصفيه همانطور كه پيشتر بيان شد اقدام به انعقاد قرارداد ارفاقي كنند. يعني هيچ اجباري در اين خصوص بر آن‌ها وارد نمي‌شود.

همچنين لازم به ذكر است كه قرارداد‌ ارفاقي يك قرارداد دو جانبه است. يعني هر دو، هم طلبكار و هم تاجر بايد موافق انعقاد قرارداد‌ ارفاقي باشند. قرارداد‌ ارفاقي در گروه عقود جمعي قرار مي‌گيرد. يعني عقودي كه با اكثريت آرا منعقد مي‌شود و نسبت به تمام طرفين لازم‌الاجرا مي‌باشد. شايد براي شما در خصوص تعداد اين اكثريت ابهاماتي وجود داشته باشد. در اين خصوص بايد بيان كنيم كه اگر طلبكاراني كه سه چهارم طلب را دارند با انعقاد قرارداد‌ ارفاقي موافقت داشته باشند و همچنين تاجر نيز موافق انعقاد چنين قراردادي باشد در اين صورت است كه قرارداد‌ ارفاقي منعقد مي‌شود. بايد توجه كنيم كه تعداد طلبكاران ملاك نيست بلكه سه چهارم كل مبلغ بدهي ملاك است.

وضعيت مخالفان انعقاد قرارداد ارفاقي

همان‌طور كه پيشتر اشاره شد اكثريت سه چهارم طلبكاران بايد موافق انعقاد قرارداد ارفاقي باشند تا قرارداد مزبور منعقد شود. بايد توجه كنيم كه ممكن است يك چهارم از طلبكاران يا كمتر مخالف انعقاد قرارداد ارفاقي باشند. اين يك چهارم ۱۰ روز مهلت دارند كه به سه چهارم موافقين ملحق شوند. در غير اين صورت از نظر شخص قانون گذار اثر قرارداد ارفاقي نسبت به مخالفين و موافقين آن متفاوت است. به عبارت ديگر كساني كه مخالف هستند به نحوي با آن‌ها رفتار مي‌شود كه گويا پروسه تصفيه به هيچ وجه متوقف نشده است.

در واقع مخالفين هر ميزاني را كه در حال حاضر به ايشان تعلق مي‌گيرد دريافت مي‌نمايند. سپس قرارداد ارفاقي تمام و كمال اجرا مي‌شود و بعد از اجراي كامل قرارداد‌ ارفاقي مي‌توانند سراغ مابقي طلبشان را بگيرند. پس مشاهده مي‌كنيم كه با تاخير به طلبشان مي‌رسند.

وضعيت موافقين انعقاد قرارداد ارفاقي

در ابتدا بايد بيان كنيم كه پرداخت طلب موافقان انعقاد قرارداد‌ ارفاقي طبق قرارداد‌ ‌ارفاقي صورت خواهد گرفت. به عنوان مثال ممكن است مفاد قرارداد به‌گونه‌اي باشد كه بيان شده باشد ماهي فلان مقدار پرداخت مي‌شود يا اين كه بعد از گذشت فلان ماه كل پول پرداخت مي‌شود. بايد توجه كنيم كه تا زماني‌كه قرارداد‌ ارفاقي اجرا نشده است به عبارت ديگر تا زماني كه پول پرداخت نشده است گروهي كه مخالف انعقاد قرارداد‌ ارفاقي بودند حق مطالبه مبلغ جداگانه‌اي را ندارند بلكه در اينجا موافقين قرارداد‌ ارفاقي اولويت دارند. ممكن است آن‌ها به كل پول خود برسند و همچنين اين امكان وجود دارد كه تاجر دوباره ورشكسته شود كه در اين صورت اين ورشكستگي ورشكستگي ثانويه ناميده مي‌شود.

بديهي است موافقين در صورتي از مزاياي قرارداد‌ ارفاقي بهره‌مند خواهند شد كه موافق صرف باقي نمانند و اقدام به انعقاد قرارداد نمايند. چراكه در طي مذاكرات قرارداد‌ ارفاقي ممكن است شرايطي پيش آيد كه مورد قبول طرفين نباشد فلذا وارد قرارداد نشوند. پس آنچه كه مهم است توافق طلبكاران موافق بر سر مفاد قرارداد‌ ارفاقي است تا اين توافق منجر به قرارداد شود.

قرارداد ارفاقي چگونه از بين مي‌رود ؟

در صورتي كه طلبكاران مخالفتي داشته باشند يك هفته مهلت اعتراض دارند و موضوع اين اعتراض هم عدم رعايت تشريفات مي‌باشد. همچنين قرارداد‌‌ ارفاقي ممكن است باطل شود آن هم در دو حالت. حالت اول اينكه تاجر به ورشكستگي به تقلب محكوم شود و حالت دوم اين كه اين امكان وجود دارد كه قرارداد‌ ارفاقي فسخ شود. براي مثال در خصوص قرارداد ارفاقي مي‌توان موارد ذيل را نام برد: تاجر به مفاد قرارداد عمل نكرده باشد، طلبكاران قرارداد‌ ارفاقي را فصل كرده باشند و همان‌طور كه به آن اشاره شد تاجر مجدداً ورشكسته شود كه به اين ورشكستگي ورشكستگي ثانويه مي‌گويند در صورت بروز چنين مواردي پروسه تصفيه آغاز مي‌شود.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص قرارداد‌ ارفاقي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون قرارداد‌ ارفاقي پاسخ دهند.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

 

 

منبع : قرارداد ارفاقي

قرارداد ارفاقي

۵۷ بازديد

بعد از ورشكسته شدن تاجر، در جريان پروسه تصفيه طلبكاران ممكن است به تاجر ارفاق كنند و يا به عبارت ديگر به او شانس دوباره‌اي بدهند. يعني به او اجازه بدهند كه تجارت خودش را ادامه دهد تا از طريق آن تجارت بتواند بدهي طلبكاران را به ايشان پرداخت كند. نكته حائز اهميت اين است كه طلبكاران زماني اقدام به انجام چنين كاري مي‌كنند كه به شخص تاجر اعتماد داشته باشند. همچنين اين احتمال را نيز در نظر مي‌گيرند كه در جريان پروسه تصفيه نتوانند به تمام پول خود دست پيدا كنند به همين خاطر است كه اقدام به انعقاد قرارداد ارفاقي با وي مي‌كنند. در ادامه به بررسي ويژگي‌هاي اين قرارداد و وضعيت موافقان و مخالفان آن مي‌پردازيم.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع : قرارداد ارفاقي

 

ويژگي‌هاي قرارداد‌ ارفاقي

هر قراردادي كه منعقد مي‌شود بالطبع ويژگي‌هايي را نيز داراست. در خصوص قرارداد‌ ارفاقي بايد به يك سري نكات اشاره كنيم كه از جمله ويژگي‌هاي مهم اين قرارداد به حساب مي‌آيند. به عنوان مثال مي‌توان از اختياري بودن اين قرارداد آغاز كرد. به عبارت ديگر طلبكاران اين اختيار را دارند كه در جريان پروسه تصفيه همانطور كه پيشتر بيان شد اقدام به انعقاد قرارداد ارفاقي كنند. يعني هيچ اجباري در اين خصوص بر آن‌ها وارد نمي‌شود.

همچنين لازم به ذكر است كه قرارداد‌ ارفاقي يك قرارداد دو جانبه است. يعني هر دو، هم طلبكار و هم تاجر بايد موافق انعقاد قرارداد‌ ارفاقي باشند. قرارداد‌ ارفاقي در گروه عقود جمعي قرار مي‌گيرد. يعني عقودي كه با اكثريت آرا منعقد مي‌شود و نسبت به تمام طرفين لازم‌الاجرا مي‌باشد. شايد براي شما در خصوص تعداد اين اكثريت ابهاماتي وجود داشته باشد. در اين خصوص بايد بيان كنيم كه اگر طلبكاراني كه سه چهارم طلب را دارند با انعقاد قرارداد‌ ارفاقي موافقت داشته باشند و همچنين تاجر نيز موافق انعقاد چنين قراردادي باشد در اين صورت است كه قرارداد‌ ارفاقي منعقد مي‌شود. بايد توجه كنيم كه تعداد طلبكاران ملاك نيست بلكه سه چهارم كل مبلغ بدهي ملاك است.

وضعيت مخالفان انعقاد قرارداد ارفاقي

همان‌طور كه پيشتر اشاره شد اكثريت سه چهارم طلبكاران بايد موافق انعقاد قرارداد ارفاقي باشند تا قرارداد مزبور منعقد شود. بايد توجه كنيم كه ممكن است يك چهارم از طلبكاران يا كمتر مخالف انعقاد قرارداد ارفاقي باشند. اين يك چهارم ۱۰ روز مهلت دارند كه به سه چهارم موافقين ملحق شوند. در غير اين صورت از نظر شخص قانون گذار اثر قرارداد ارفاقي نسبت به مخالفين و موافقين آن متفاوت است. به عبارت ديگر كساني كه مخالف هستند به نحوي با آن‌ها رفتار مي‌شود كه گويا پروسه تصفيه به هيچ وجه متوقف نشده است.

در واقع مخالفين هر ميزاني را كه در حال حاضر به ايشان تعلق مي‌گيرد دريافت مي‌نمايند. سپس قرارداد ارفاقي تمام و كمال اجرا مي‌شود و بعد از اجراي كامل قرارداد‌ ارفاقي مي‌توانند سراغ مابقي طلبشان را بگيرند. پس مشاهده مي‌كنيم كه با تاخير به طلبشان مي‌رسند.

وضعيت موافقين انعقاد قرارداد ارفاقي

در ابتدا بايد بيان كنيم كه پرداخت طلب موافقان انعقاد قرارداد‌ ارفاقي طبق قرارداد‌ ‌ارفاقي صورت خواهد گرفت. به عنوان مثال ممكن است مفاد قرارداد به‌گونه‌اي باشد كه بيان شده باشد ماهي فلان مقدار پرداخت مي‌شود يا اين كه بعد از گذشت فلان ماه كل پول پرداخت مي‌شود. بايد توجه كنيم كه تا زماني‌كه قرارداد‌ ارفاقي اجرا نشده است به عبارت ديگر تا زماني كه پول پرداخت نشده است گروهي كه مخالف انعقاد قرارداد‌ ارفاقي بودند حق مطالبه مبلغ جداگانه‌اي را ندارند بلكه در اينجا موافقين قرارداد‌ ارفاقي اولويت دارند. ممكن است آن‌ها به كل پول خود برسند و همچنين اين امكان وجود دارد كه تاجر دوباره ورشكسته شود كه در اين صورت اين ورشكستگي ورشكستگي ثانويه ناميده مي‌شود.

بديهي است موافقين در صورتي از مزاياي قرارداد‌ ارفاقي بهره‌مند خواهند شد كه موافق صرف باقي نمانند و اقدام به انعقاد قرارداد نمايند. چراكه در طي مذاكرات قرارداد‌ ارفاقي ممكن است شرايطي پيش آيد كه مورد قبول طرفين نباشد فلذا وارد قرارداد نشوند. پس آنچه كه مهم است توافق طلبكاران موافق بر سر مفاد قرارداد‌ ارفاقي است تا اين توافق منجر به قرارداد شود.

قرارداد ارفاقي چگونه از بين مي‌رود ؟

در صورتي كه طلبكاران مخالفتي داشته باشند يك هفته مهلت اعتراض دارند و موضوع اين اعتراض هم عدم رعايت تشريفات مي‌باشد. همچنين قرارداد‌‌ ارفاقي ممكن است باطل شود آن هم در دو حالت. حالت اول اينكه تاجر به ورشكستگي به تقلب محكوم شود و حالت دوم اين كه اين امكان وجود دارد كه قرارداد‌ ارفاقي فسخ شود. براي مثال در خصوص قرارداد ارفاقي مي‌توان موارد ذيل را نام برد: تاجر به مفاد قرارداد عمل نكرده باشد، طلبكاران قرارداد‌ ارفاقي را فصل كرده باشند و همان‌طور كه به آن اشاره شد تاجر مجدداً ورشكسته شود كه به اين ورشكستگي ورشكستگي ثانويه مي‌گويند در صورت بروز چنين مواردي پروسه تصفيه آغاز مي‌شود.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص قرارداد‌ ارفاقي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون قرارداد‌ ارفاقي پاسخ دهند.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

 

 

منبع : قرارداد ارفاقي

قرارداد ارفاقي

۶۶ بازديد

بعد از ورشكسته شدن تاجر، در جريان پروسه تصفيه طلبكاران ممكن است به تاجر ارفاق كنند و يا به عبارت ديگر به او شانس دوباره‌اي بدهند. يعني به او اجازه بدهند كه تجارت خودش را ادامه دهد تا از طريق آن تجارت بتواند بدهي طلبكاران را به ايشان پرداخت كند. نكته حائز اهميت اين است كه طلبكاران زماني اقدام به انجام چنين كاري مي‌كنند كه به شخص تاجر اعتماد داشته باشند. همچنين اين احتمال را نيز در نظر مي‌گيرند كه در جريان پروسه تصفيه نتوانند به تمام پول خود دست پيدا كنند به همين خاطر است كه اقدام به انعقاد قرارداد ارفاقي با وي مي‌كنند. در ادامه به بررسي ويژگي‌هاي اين قرارداد و وضعيت موافقان و مخالفان آن مي‌پردازيم.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع : قرارداد ارفاقي

 

ويژگي‌هاي قرارداد‌ ارفاقي

هر قراردادي كه منعقد مي‌شود بالطبع ويژگي‌هايي را نيز داراست. در خصوص قرارداد‌ ارفاقي بايد به يك سري نكات اشاره كنيم كه از جمله ويژگي‌هاي مهم اين قرارداد به حساب مي‌آيند. به عنوان مثال مي‌توان از اختياري بودن اين قرارداد آغاز كرد. به عبارت ديگر طلبكاران اين اختيار را دارند كه در جريان پروسه تصفيه همانطور كه پيشتر بيان شد اقدام به انعقاد قرارداد ارفاقي كنند. يعني هيچ اجباري در اين خصوص بر آن‌ها وارد نمي‌شود.

همچنين لازم به ذكر است كه قرارداد‌ ارفاقي يك قرارداد دو جانبه است. يعني هر دو، هم طلبكار و هم تاجر بايد موافق انعقاد قرارداد‌ ارفاقي باشند. قرارداد‌ ارفاقي در گروه عقود جمعي قرار مي‌گيرد. يعني عقودي كه با اكثريت آرا منعقد مي‌شود و نسبت به تمام طرفين لازم‌الاجرا مي‌باشد. شايد براي شما در خصوص تعداد اين اكثريت ابهاماتي وجود داشته باشد. در اين خصوص بايد بيان كنيم كه اگر طلبكاراني كه سه چهارم طلب را دارند با انعقاد قرارداد‌ ارفاقي موافقت داشته باشند و همچنين تاجر نيز موافق انعقاد چنين قراردادي باشد در اين صورت است كه قرارداد‌ ارفاقي منعقد مي‌شود. بايد توجه كنيم كه تعداد طلبكاران ملاك نيست بلكه سه چهارم كل مبلغ بدهي ملاك است.

وضعيت مخالفان انعقاد قرارداد ارفاقي

همان‌طور كه پيشتر اشاره شد اكثريت سه چهارم طلبكاران بايد موافق انعقاد قرارداد ارفاقي باشند تا قرارداد مزبور منعقد شود. بايد توجه كنيم كه ممكن است يك چهارم از طلبكاران يا كمتر مخالف انعقاد قرارداد ارفاقي باشند. اين يك چهارم ۱۰ روز مهلت دارند كه به سه چهارم موافقين ملحق شوند. در غير اين صورت از نظر شخص قانون گذار اثر قرارداد ارفاقي نسبت به مخالفين و موافقين آن متفاوت است. به عبارت ديگر كساني كه مخالف هستند به نحوي با آن‌ها رفتار مي‌شود كه گويا پروسه تصفيه به هيچ وجه متوقف نشده است.

در واقع مخالفين هر ميزاني را كه در حال حاضر به ايشان تعلق مي‌گيرد دريافت مي‌نمايند. سپس قرارداد ارفاقي تمام و كمال اجرا مي‌شود و بعد از اجراي كامل قرارداد‌ ارفاقي مي‌توانند سراغ مابقي طلبشان را بگيرند. پس مشاهده مي‌كنيم كه با تاخير به طلبشان مي‌رسند.

وضعيت موافقين انعقاد قرارداد ارفاقي

در ابتدا بايد بيان كنيم كه پرداخت طلب موافقان انعقاد قرارداد‌ ارفاقي طبق قرارداد‌ ‌ارفاقي صورت خواهد گرفت. به عنوان مثال ممكن است مفاد قرارداد به‌گونه‌اي باشد كه بيان شده باشد ماهي فلان مقدار پرداخت مي‌شود يا اين كه بعد از گذشت فلان ماه كل پول پرداخت مي‌شود. بايد توجه كنيم كه تا زماني‌كه قرارداد‌ ارفاقي اجرا نشده است به عبارت ديگر تا زماني كه پول پرداخت نشده است گروهي كه مخالف انعقاد قرارداد‌ ارفاقي بودند حق مطالبه مبلغ جداگانه‌اي را ندارند بلكه در اينجا موافقين قرارداد‌ ارفاقي اولويت دارند. ممكن است آن‌ها به كل پول خود برسند و همچنين اين امكان وجود دارد كه تاجر دوباره ورشكسته شود كه در اين صورت اين ورشكستگي ورشكستگي ثانويه ناميده مي‌شود.

بديهي است موافقين در صورتي از مزاياي قرارداد‌ ارفاقي بهره‌مند خواهند شد كه موافق صرف باقي نمانند و اقدام به انعقاد قرارداد نمايند. چراكه در طي مذاكرات قرارداد‌ ارفاقي ممكن است شرايطي پيش آيد كه مورد قبول طرفين نباشد فلذا وارد قرارداد نشوند. پس آنچه كه مهم است توافق طلبكاران موافق بر سر مفاد قرارداد‌ ارفاقي است تا اين توافق منجر به قرارداد شود.

قرارداد ارفاقي چگونه از بين مي‌رود ؟

در صورتي كه طلبكاران مخالفتي داشته باشند يك هفته مهلت اعتراض دارند و موضوع اين اعتراض هم عدم رعايت تشريفات مي‌باشد. همچنين قرارداد‌‌ ارفاقي ممكن است باطل شود آن هم در دو حالت. حالت اول اينكه تاجر به ورشكستگي به تقلب محكوم شود و حالت دوم اين كه اين امكان وجود دارد كه قرارداد‌ ارفاقي فسخ شود. براي مثال در خصوص قرارداد ارفاقي مي‌توان موارد ذيل را نام برد: تاجر به مفاد قرارداد عمل نكرده باشد، طلبكاران قرارداد‌ ارفاقي را فصل كرده باشند و همان‌طور كه به آن اشاره شد تاجر مجدداً ورشكسته شود كه به اين ورشكستگي ورشكستگي ثانويه مي‌گويند در صورت بروز چنين مواردي پروسه تصفيه آغاز مي‌شود.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص قرارداد‌ ارفاقي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون قرارداد‌ ارفاقي پاسخ دهند.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

 

 

منبع : قرارداد ارفاقي

صلاحيت ذاتي

۶۳ بازديد

هنگامي كه شكايت خود را در مرجع دادگستري مطرح مي‌كنيم، در صورتي كه مرجع اشتباه را انتخاب كرده باشيم دادگاه قرار عدم صلاحيت صادر مي‌كند، ممكن است اين سوال مطرح شود كه صلاحيت ذاتي چيست؟ و زماني كه نتوانيد به اين سوال خود پاسخ دهيد باز هم در طرح دعواي خود دچار مشكل مي‌شويد. در اين مقاله به اين سوال پاسخ داده‌ايم.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.

منبع » صلاحيت ذاتي

 

صلاحيت

صلاحيت به‌معناي اهليت مرجع رسيدگي‌كننده براي رسيدگي به امور قضايي است.

صلاحيت به دو دسته تقسيم مي‌شود:

۱.صلاحيت ذاتي.

۲.صلاحيت نسبي.

 

صلاحيت ذاتي

صلاحيت يك مرجع از سه حيث، صلاحيت ذاتي نام دارد به‌عبارت ديگر، صلاحيت ذاتي داراي سه مولفه است:

۱.صنف ( قضايي يا اداري ).

۲.نوع ( عمومي يا اختصاصي ).

۳.درجه ( بدوي يا تجديدنظر ).

تقسيم‌بندي مراجع از حيث صنف

از اين حيث، به دو دسته قضايي و اداري تقسيم مي‌شوند:

۱.مراجع قضايي: مراجعي هستند كه به اختلاف ناشي از روابط و حقوق خصوصي في‌مابين مردم رسيدگي مي‌كنند مثل دادگاه عمومي.

۲.مراجع اداري: مراجعي هستند كه به تظلمات مردم از دولت يا به اختلافات في‌مابين مردم و دولت يا نهادهاي عمومي درصورتي كه اختلاف ناشي از اعمال حاكميت باشد رسيدگي مي‌كنند. مواردي مانند دريافت ماليات، دريافت عوارض گمرك و…. در شمار اعمال حاكميت‌اند.

تقسيم‌بندي مراجع از حيث نوع

از اين حيث، مراجع به دو دسته عمومي و اختصاصي تقسيم مي‌شوند:

۱.مراجع عمومي: مراجعي هستند كه صلاحيت رسيدگي به تمام دعاوي و اختلافات مربوطه را دارند به‌جز آن چه به‌موجب ساير قوانين در صلاحيت ساير مراجع قرار گرفته است.

۲.مراجع اختصاصي: مراجعي هستند كه فقط صلاحيت رسيدگي به موضوعاتي را دارند كه صراحتا طبق قانون در صلاحيت ايشان قرار گرفته است.

دراين خصوص توجه داشته باشيد كه:

الف. مراجع رسيدگي‌كننده به دعاوي حقوقي به دو دسته عمومي و اختصاصي تقسيم مي‌شوند.

ب. مراجع رسيدگي‌كننده به امور كيفري نيز به دو دسته عمومي و اختصاصي تقسيم مي‌شوند.

ج. مراجع اداري نيز به دو دسته عمومي و اختصاصي تقسيم مي‌شوند.

تقسيم‌بندي مراجع از حيث درجه

مراجع رسيدگي‌كننده به دعاوي و اختلافات، داراي سلسله مراتبي هستند كه اين سلسله مراتب بايد رعايت شود؛ از اين حيث، مراجع رسيدگي‌كننده به تالي و عالي تقسيم مي‌شوند. دراين خصوص توجه داشته باشيد كه:

۱. براي مثال، شوراي حل اختلاف و محاكم عمومي، مرجع تالي و دادگاه تجديدنظر و ديوان عالي كشور، مرجع عالي هستند.

۲. در مراجع اداري و غيردادگستري نيز اين تقسيم‌بندي وجود دارد. براي مثال در مقام رسيدگي به اختلافات ناشي از روابط كار، هيات تشخيص اداره كار، مرجع تالي و هيات حل اختلاف اداره كار، مرجع عالي است.

۳. تا وقتي كه به ماهيت دعوايي در مرجع پايين‌تر رسيدگي نشده، رسيدگي به آن دعوا در مرجع بالاتر ممكن نيست.

 

احكام صلاحيت ذاتي

۱. قوانين مربوط به صلاحيت ذاتي، عطف‌بماسبق مي‌شود و با توجه به اثر فوري اين مقررات، شامل دعاوي مطروحه نيز مي‌شود.

۲. اين قواعد، آمره است پس اصحاب دعاوي نمي‌توانند با توافق صريح يا ضمني، دعواي مطروحه را به مراجع فاقد صلاحيت ذاتي واگذار كنند.

۳. مرجعي كه دعوا در آن‌جا مطرح مي‌شود اگر فاقد صلاحيت ذاتي باشد مكلف است حتي بدون ايراد از جانب شخص ذي‌نفع، از رسيدگي خودداري كند و قرار عدم صلاحيت صادر كند زيرا قواعد صلاحيت ذاتي جزء قواعد آمره است.

۴. اگر راي از مرجعي كه فاقد صلاحيت ذاتي است صادر شود، در مرحله تجديدنظر يا فرجام، مرجع رسيدگي‌كننده راي صادره را نقض مي‌كند حتي اگر در مرحله بدوي به آن اعتراض نشده باشد.

۵. صحيح است كه طرفين مي‌توانند حق تجديدنظرخواهي را از خود سلب كنند و همچنين محكوم‌عليه مي‌تواند اقدام به تجديدنظر نكند اما طرفين نمي‌توانند دادگاه تجديدنظر را مرجع بدوي رسيدگي به اختلافات خود قرار دهند. اگر طرفين با توافق يكديگر مقرر كنند كه دعوا ابتدا در مرحله تجديدنظر مطرح شور دراين‌صورت، دادگاه قرار عدم صلاحيت صادر مي‌كند.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص صلاحيت ذاتي، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون صلاحيت ذاتي پاسخ دهند.

 

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

 

 

 

منبع » صلاحيت ذاتي