از ميان دعاوي تصرف، دعواي تصرف عدواني از اهميت بسزايي برخوردار ميباشد و مقررات در اين خصوص، مقررات ويژهاي ميباشد. در ادامه ابتدا دعواي تصرف عدواني را مطابق قانون تعريف ميكنيم و سپس اين دعوا را با دعواي خلع يد و تخليه يد مقايسه ميكنيم. در تعريف اجمالي دعواي تصرف بايد بيان كرد كه دعوايي دعواي تصرف محسوب ميشود كه موضوع حق تصرفات قبلياي باشد كه خواهان انجام داده است. به زبان سادهتر تصرف عبارت است از اين كه مالي در اختيار شخصي باشد و او بتواند در مورد آن مال هر تصميمي كه بخواهد بگيرد.
تعريف
در ماده 158 قانون آيين دادرسي مدني اشاره شده است كه در دعواي تصرف عدواني ادعاي متصرف سابق بر اين ميباشد كه شخص ديگري بدون رضايت او مال غيرمنقولش را از تصرف وي خارج نموده است و به تصرف درآمدن مجدد آن مال را براي خودش درخواست مينمايد.
اركان دعاوي تصرف
تصرف سابق خواهان
آنچه در خصوص مبحث تصرف عدواني مورد استناد خواهان قرار ميگيرد عبارت است از تصرفات سابق خودش در خصوص مال مربوطه و از طريق انجام اين فرايند ذيحق بودن خواهان اثبات ميشود.
عدواني بودن تصرف
خواهان ادعايش را به اين صورت مطرح ميكند كه تصرفات شخص خوانده به شكل عدواني انجام شده است. به زبان سادهتر ملك در تصرف شخص خوانده است و اين در حالتي است كه بدون رضايت خواهان اين عمل صورت گرفته است. در واقع كلمه عدواني در لغت به معناي قهرآميز بودن ميباشد.
تصرف عدواني مسبوق بر تصرف خواهان نباشد
به زبان ساده يعني ابتدا خواهان ملك را تصرف نموده باشد و بعد تصرف خوانده اتفاق افتاده باشد نه اينكه خوانده قبل از خواهان متصرف ملك بوده باشد.
نحوه رسيدگي به دعواي تصرف عدواني و سرانجام آن در صورت پيروزي يا شكست
دادگاه تنها يك سري از موارد را مورد توجه قرار ميدهد آن هم اين موضوع است كه آيا خواهان سابقاً متصرف ملك مورد دعوا بوده است يا خير؟ آيا خوانده ملك را از تصرف خواهان خارج كرده است يا خير؟ و آيا اين تصرف شخص خوانده به طور عدواني انجام شده است يا خير؟
پس از اينكه دادگاه موارد ذكر شده را محرز كرد يعني مشخص شد كه خواهان متصرف سابق بوده است و خوانده دعوا موضوع دعوا را از تصرف او خارج كرده است و همچنين تصرف خوانده به شكل عدواني انجام شده است، خوانده محكوم ميشود كه از موضوع دعوا، تصرف عدواني خود را رفع كند.
اگر خواهان بتواند ادعايش را در دادگاه اثبات كند، به عنوان مثال اگر مورد دعوا يك ملك باشد آن ملك از تصرف خوانده خارج ميشود و به شخصي كه سابقاً تصرف داشته يعني خواهان برگردانده ميشود.
در صورتي كه موارد ذكر شده در دادگاه احراز نشود دادگاه مربوطه خواهان را به بيحقي محكوم ميكند. در اينجا اهميت ندارد كه خواهان مالك مال باشد يا خير.
اهميت مالكيت در دعواي تصرف عدواني
نكته جالب توجه اينجاست كه مالك بودن يا نبودن شخص خواهان اهميتي ندارد. در خصوص دعاوي تصرف عدواني دادگاه وارد مباحثي مثل دلايل مالكيت نميشود.
نكتهاي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه اگر شخصي در خصوص تصرف عدواني دعوايي طرح كند و در اين دعوا شكست بخورد و توسط دادگاه بيحق تشخيص داده شود اين شكست خوردن مانعي در خصوص اقامه دعواي مالكيت ايجاد نميكند و همان شخص ميتواند دعواي مالكيت مطرح كند.
موضعگيري قانونگذار در خصوص دعواي تصرف به اين صورت است كه از شخص متصرف حمايت كرده است و اين حمايت در برابر مالك هم همچنان برقرار ميباشد.
توصيه ميكنيم مقاله تفاوت دعواي تصرف عدواني حقوقي و كيفري را مطالعه نماييد.
دعواي تصرف عدواني در مقايسه با دعواي خلع يد و دعواي تخليه يد
محور رسيدگي به دعاوي تصرف از اين قرار است كه خواهان سابق بر خوانده بر موضوع دعوا تصرف داشته باشد و تصرفي كه خوانده انجام داده است به شكل عدواني صورت گرفته باشد، امّا در دعواي خلع يد آنچه كه اهميت دارد اين است كه شخص خواهان مالك باشد و ادله مناسب را ارائه دهد و هچنين بايد اثبات شود كه يد خوانده يد غاصبانهاي است.
دعواي تخليه يد بحث متفاوتي دارد. اين دعوا به اين صورت است كه خواهان مالك است و خوانده مالكيت او را ميپذيرد. در مقابل خواهان قبول دارد كه يد خوانده يد قانوني ميباشد امّا ادعاي خواهان اين است كه شكل تصرف خوانده بر ملك، بر خلاف قانون و قرارداد ميان آنها ميباشد. دعواي خلع يد در مفهوم اعم شامل هر سه دعواي تصرف عدواني، تخليه يد و خلع يد در مفهوم اخص ميشود.
براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص دعواي تصرف عدواني، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد . كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون دعواي تصرف عدواني پاسخ دهند .